«خداوند اراده کرد که پلیدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسیار پاک بدارد...»
پیامبراکرم(ص) عبا بر دوش گرفته است و علی بن ابیطالب(ع)،فاطمه(س)،حسن و حسین (علیهما السلام) را زیر آن عبا گرد آورده است و در همان حال این جملات از سوی خداوند تعالی بر او نازل گشته است.
این واقعه در روز بیست و چهارم ذی الحجه اتفاق افتاده است.روزی که بنا شده بود،پس از مذاکرات بسیار پیامبر با مسیحیان نجران،بنا شده بود در مکانی با آنان گرد آید و مباهله کند.
مسیحیان نجران،پس از گفتوگوی بسیار پیامبر با ایشان گفته بودند:«گفتو گوهای شما ما را قانع نمی كند.راه این است كه در وقت معینی با یكدیگر مباهله نمائیم و بر دروغگو نفرین بفرستیم،و از خدا بخواهیم دروغگو را هلاک و نابود كند.»
در این هنگام بود که حضرت جبرائیل نازل گردید، آیه مباهله را آورد و پیامبر را مأمور کرد تا با كسانی كه با او مجادله می كنند و حق را نمی پذیرند به مباهله برخیزد:
«فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقـُل تعالوا نَدعُ ابنائنا وَ ابنائكُم وَ نِسائنا و نِسائكُم وَ انفُسَنا وَ انفُسَـكُم ثُمَّ نبتـَهـِل فـَنَجعل لعنة الله علی الكاذبین.» (آل عمران / آیه 61) «پس هرکه بعد از رسیدن به علم با تو محاجه کرد... پس بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را فرا خوانیم، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهیم.»
چنین بود که دو طرف مذاکرهکننده رضایت دادند که بحث و گفتوگو را پایان دهند و قرار بر این شد که فردای آن روز برای اثبات حقانیت خود با یکدیگر مباهله نمایند و از خداوند بخواهد که دروغگویان را عذابی نازل کند و به کیفر برساند.
اکنون بیست و چهارم ذی الحجه است و روز مباهله فرا رسیده است.پیامبر اسلام فاطمه را به مصداق «نسائنا»،حسن و حسین را به مصداق «ابنائنا» و علی را به مصداق «انفسنا» (که نفس و خویشتن پیامبر اسلام است) فراخوانده و آنان را در زیر عبای خویش و در محضر پروردگار خویش گردآورده،این عزیزترین کسانش را تا چون گواهی بر صدق رسالتش به مباهله با مسیحیان بیرون رود.و در همین لحظه فرشته وحی آیه تطهیر را بر او نازل میکند که:
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»
«خداوند اراده کرد که پلیدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسیار پاک بدارد.»
و چنین بود که وقت مباهله فرا رسید.قبلاً پیامبر و هیئت نمایندگی «نجران»،توافق كرده بودند كه مراسم مباهله در نقطه ای خارج از شهر مدینه،در دامنه صحرا انجام بگیرد.پیامبر از میان مسلمانان و بستگان خود،فقط چهار نفر را برگزیده است كه در این حادثه تاریخی شركت نمایند.زیرا در میان تمام مسلمانان،نفوسی پاک تر،و ایمانی استوارتر از ایمان این چهار تن، وجود ندارد.
پیامبر در حالی رهسپار محل قرار شد كه حضرت حسین(ع) را در آغوش و دست حضرت حسن (ع) را در دست داشت،فاطمه (س) به دنبال آن حضرت و علی بن ابی طالب(ع) پشت سر وی حركت میكردند؛پیامبر(ص) این چنین گام به میدان مباهله نهاد، او پیش از ورود به میدان «مباهله»،به همراهان خود گفت: من هر وقت كه دعا كردم، شما دعای مرا با گفتن آمین بدرقه كنید.
شاید سران هیئت نمایندگی نجران گمان میکردند که محمد(ص) با افسران و سربازان خود به میدان مباهله بیاد و شكوه مادی و قدرت ظاهری خود را نشان ما دهد.اما پیامبر وارد شد در حالی که جز جگرگوشههایش کسی همراهش نبود.
مسیحیان نجران که صحنه آمدن بی پیرایه پیامبر به صحنه مباهله را دیدند،همگی با بهت و حیرت به چهره یكدیگر نگاه كردند و از اینكه او فرزندان معصوم و بیگناه و یگانه دختر و یادگار خود و داماد و پسرعمویش را به صحنه مباهله آورده،انگشت تعجب به دندان گرفتند.
آنان دریافتند كه پیامبر،به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد والّا یک فرد مردد،عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی و عذاب الهی قرار نمی دهد.
اسقف نجران گفت:من چهرههایی را میبینم كه هر گاه دست به دعا بلندكنند و از درگاه الهی بخواهند كه بزرگترین كوهها را از جای بكند،فوراً كنده میشود.بنابراین،هرگز صحیح نیست ما با این افراد بافضیلت، مباهله نمائیم.
و چنین بود که هیئت نصرانیان نجران درخواست مباهله را پس گرفتند و از پیامبر خواستند تا تحت حاکمیت حکومت اسلام درآیند.
از این روی روز بیست و چهارم ذی الحجه،در تقویم دینی اسلام،روزی با اهمیت شد و مهر تأییدی دیگر بر حقانیت خاندان پیامبر اکرم(ص) و اسلام راستین گردید.
---------------------------------
1.جعفر سبحانی،فروغ ابدیت.
2.شیخ عباس قمی،مفاتیح الجنان.
3.علامه طباطبایی،تفسیر المیزان.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 440
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1